1. به وضوح می توان مشاهده کرد که بخش قابل توجهی از شهروندان،روزه نیستند؛ متاسفانه بسیاری از مذهبی های ما یا این واقعیت را انکار می کنند و یا به شیوه ای تکفیرمانند با این افراد رفتار می کنند.
آیا این شیوه ی برخورد با مساله،سازنده است؟ آیا نمی توان شیوه ی بهتری را به کار برد؟
2. دلیل این روزه نگرفتن چیست؟سیستم حاکمه نقش بسیار مخربی بر اعتقادات مردم داشته است،من این "نقش بسیار مخرب" را دلیل عمده ی این "دین زدگی"_به خصوص در مورد نسل جوان و یا به عبارت بهتر نسل بعد از انقلاب_ می دانم،البته می توان دلایل دیگری_از قبیل "بر سرکار بودن سیستمی عملاً لائیک در کردستان عراق و تاًثیر آن بر این سوی مرز"_ را هم برشمرد.
3. اگر کسی به گونه ای منطقی به این مساله بنگرد،مشکلی را در آن نمی بیند،یک فرد به گونه ای رفتار می کند و فرد دیگر آن شیوه را نمی پسندد و به آن عمل نمی کند،این چه اشکالی دارد؟چرا نسل تازه همواره باید از نسل گذشته پیروی کند؟ریش سفیدان_و یا به تعبیر عامتر "سنتی ها"_از چه می ترسند؟از "از راه به در شدن جوان ها"؟
4. به یاد دارم که در داستان نبوت حضرت موسی_که در یکی کتاب های قرآن دوره ی دبیرستانم ذکر شده بود_ خداوند در سومین(؟) دستور،او را به سعه ی صدر در برخورد با مردم سفارش کرد،به نظر من "جامعه ی روزه بگیر ما" فراموش کرده است که "آن چیز دیگر" را هم تحمل کند،می توانیم به یاد همدیگر بیاوریم که "تحمل کردن" خیلی سخت نیست.
۱ نظر:
سلام دوست من.
وبلاگ زیبایی دارید . با تبادل لینک که فرمودید موافقم . لطفا پس از این که ما رابا نام (کتابخانه رایگان و مقالات سیاسی روز )لینک کردید اطلاع دهید تا فورا شما را لینک کنیم.
پیروز و سربلند باشید
ارسال یک نظر